- بیت المال
- داراکخانه گنجخانه محلی که کلیه غنایم و اموال پس از تقسیم و توزیع بین ذوی الحقوق در آنجا جمع میشد خزانه کل مملکت در عهد خلفا: (و هر روز هزار درم از مال خود بصدقه دادی نه از بیت المال، نره آلت رجولیست. یا بیت المالجی (المالچی)، کسی که از طرف سلطان متصدی بیت المال بود، کسی مه از طرف سلطان مسئول نگهداری اموال غایبان و یتیمان بود حاکم امور مجهول المالک (بقول تذکره الملوک در عهد صفویه قاضی رسما این سمت را داشته)
معنی بیت المال - جستجوی لغت در جدول جو
- بیت المال
- اموال عمومی متعلق به دولت اسلامی، خزانۀ دولت اسلامی
- بیت المال ((~. لْ))
- خزانه کل مملکت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گنجور
شاهخان شاهبند بیت منتخب یک غزل شاه بیت قصیده: (شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است آفرین برنفس دلکش و لطف سخنش) (حافظ)
میان ملتها
مستراح، آبشتگاه، آبریزگاه آبشتگاه آبستگاه آبخانه آوتابه خانه ادبخانه
مثانه
داراکخانه گنجخانه خانه ای که اموال متوفی را بعد از ظبط در آن نگهدارند
بهترین بیت غزل، شعر برگزیدۀ غزل، شاه بیت غزل
بین المللی، مربوط به همه یا چند ملت مثلاً شرکت بین المللی
مستراح، جایی